کلیه اقدامات بازاریابی انجام پذیرفته در هر سازمانی بهمنظور جذب، حفظ و ارتقای وفاداری مشتریان در سازمانها صورت میگیرد. در کنار این امر، مدیریت منابع انسانی درصدد دستیابی به تعهد مشتریان داخلی، رضایت شغلی و جلب اعتماد نسبت به مدیران است که این امر با فعالیتهای بازاریابی داخلی سازمان عجین گشته است. بهطورکلی عناصر اصلی بازاریابی داخلی سازمان را از چندین جنبه مختلف میتوان موردبررسی قرارداد.
۱ - امنیت شغلی: امنیت شغلی بهعنوان یکی از عناصر اصلی بازاریابی داخلی مطرح است. این جنبه از بازاریابی داخلی تجهیز کارکنان را در زمینه امنیت شغلی قابل قبول دربر میگیرد. هر کاهش در زمینه بهرهوری و یا سودآوری ممکن است به انتقال، آموزش مجدد و گردش شغلی کارکنان منجر گردد. بهعنوان یکراه جلوگیری از ریزش کارکنان، بهکارگیری مجدد آنها در سایر بخشها امکانپذیر است. بررسیها بیانگر این واقعیت هستند که با افزایش سطح امنیت شغلی کارکنان، رضایتمندی، وفاداری و اعتماد به مدیریت افزایش مییابد.
۲ - آموزشهای متنوع و گسترده: در یک اقتصاد `جهانی توسعهیافته، ایجاد و توسعه دانش یکی از عوامل مهم دستیابی به مزیت رقابتی در عرصه جهانی است. عموماً آموزش کارکنان در رابطه با شناخت و حل مسائل، ایجاد تغییرات ضروری در زمینه فرایندها و روشهای انجام کار و خدمات پس از فروش محصولات است. بر اساس تحقیقات انجامگرفته مشخص گردیده است که سرمایهگذاری در زمینه آموزش نتایج ملموسی را به همراه خواهد داشت که این نتایج بهبود نگرشها، افزایش مهارتها در رابطه با ارتقای کیفیت خدمات و رضایتمندی و وفاداری کارکنان را در بردارد.
۳ - ارائه پاداشهای سخاوتمندانه: ارائه حقوق و مزایای بالاتر از متوسط سطح صنعت و پرداخت متناسب با عملکرد و بهرهوری، یکی از روشهای اعمال این کار است. بر اساس بررسیهای انجامشده مشخص گردیده که کارکنان شرکتهای با حقوق و مزایای بالاتر از متوسط، دارای سطوح رضایتمندی و تعهد بیشتری نسبت به سازمان هستند.
۴ - تسهیم اطلاعات: بهمنظور ایجاد ارتباطات و تسهیم اطلاعات سازمانها میبایست با استفاده از روشهای مختلف، جریان اطلاعات را در سازمان برقرار سازند. اهمیت این جریان اطلاعات در ایجاد سهولت در زمینه تصمیمگیری و ایجاد یک مکانیسم مناسب بازخورد، است. همچنین ارتقای سطح تواناییها را به همراه دارد.
۵ - توانمندسازی کارکنان: توانمندسازی دو جنبه را در برمیگیرد که شامل آزادی عمل و اختیار در یکطرف و انتظارات و مسئولیت در طرف دیگر است.
۶ - کاهش فاصله طبقاتی در میان کارکنان: با کاهش فاصله طبقاتی کارکنان، آنها میتوانند بهسادگی ایدههایشان را بیان کرده و درنتیجه خلاقیت، صداقت، اعتماد و رضایت شغلی افزایش مییابد. دو روش کاهش تفاوت مقام، کاهش تفاوت سطح حقوق و دستمزد در عرض سازمان و ایجاد سمبلهای سازمانی در راستای ارتباطات سازمانی برمبنای توسعه فرهنگ صداقت و اعتماد و عدالت سازمانی است